من به جا ماندن از این قافله عادت کردم
و شما را فقط از دور ، زیارت کردم
نوش جانش بشود هر که حرم رفت حسین
خودمانیم ، ولی ، گاه حسادت کردم
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۶ساعت 7:40  توسط محمد |
من به جا ماندن از این قافله عادت کردم
و شما را فقط از دور ، زیارت کردم
نوش جانش بشود هر که حرم رفت حسین
خودمانیم ، ولی ، گاه حسادت کردم
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۶ساعت 7:40  توسط محمد |
برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 194
گویند قافله ای در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست .
آری گنهکاران را راهی نیست ، اما پشیمانان را میپذیرند .
شهید سید مرتضی آوینی
پارتیزان عشق...مجلس تمام گشت و دريغ هميشگي
شرمنده ايم از آن چه كه گفتيم و خوانده ايم
ما همچنان در اول وصف تو مانده ايم ...
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله ...
پارتیزان عشق...برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 194
برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 190
و خدایی که در این نزدیکی است و ما از او چه دوریم ،
چه کسی این همه فاصله را برای ما خواست و ... ؟
و چه خدایی داریم ، ما از او دوریم و او به ما نزدیکتر ...
( پلاکهای شکسته )
برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 177
برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 191
و خدایی که در این نزدیکی است و ما از او چه دوریم ،
چه کسی این همه فاصله را برای ما خواست و ... ؟
و چه خدایی داریم ، ما از او دوریم و او به ما نزدیکتر ...
( پلاکهای شکسته )
برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 183
و خدایی که در این نزدیکی است و ما از او چه دوریم ،
چه کسی این همه فاصله را برای ما خواست و ... ؟
و چه خدایی داریم ، ما از او دوریم و او به ما نزدیکتر ...
( پلاکهای شکسته )
برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 199
و خدایی که در این نزدیکی است و ما از او چه دوریم ،
چه کسی این همه فاصله را برای ما خواست و ... ؟
و چه خدایی داریم ، ما از او دوریم و او به ما نزدیکتر ...
( پلاکهای شکسته )
برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 195
ملکا مها نگارا صنما بتا بهارا
متحیرم ندانم که تو خود چه نام داری
نظری به لشکری کن که هزار خون بریزی
به خلاف تیغ هندی که تو در نیام داری
پارتیزان عشق...برچسب : نویسنده : mmpskya بازدید : 199